در تاریخ 95/8/17 مصادف با 8 نوامبر 2016 مراسمی در جهت بزرگداشت روز شهرسازی با حضور دکتر ثابت قدم(شهردار رشت)،دکتر قانعی(سرپرست طرح بازآفرینی شهر رشت)واساتید در دانشکده معماری و هنر برگزار شد.
خلاصه ای از سخنرانی در این بزرگداشت: 1- دکتر محمد پوردر رابطه با تاریخچه شهرسازی : در سال 1349در ایران آغاز و از سال 1386دانشگاه تربیت مدرس آغاز به کار شد و پایگاه آن دائمی گردید. از سال 1980 تفکر بازآفرینی جایگزین تفکرات پیشین شد.
2-دکتر قانعیدر رابطه با بازآفرینی شهر رشت . سوابق کار قبل از رشت: پرپوزالی از طرف ایشان برای شهرداری اصفهان به نام دوباره جهان ارائه گردید اما متأسفانه به دلیل تغییر در مدیریت مسائل شهری اصفهان این اقدامات بی نتیجه ماند.سپس برای مرمت ساختمان مرکزی شهرداری از ایشان دعوت به عمل آمد. این اقدام با نگاه میراثی+موزه گرا+نگاه توسعه گرا . خرداد 1394 دعوت مشاور به رشت جهت مرمت ساختمان شهرداری=شکل گیری کانسپت های اولیه طرح باز آفرینی شهر رشت. نام گذاری کلیه ی اقدامات در قالب رویداد می رشت(رشتِ من)
می رشت(رشت برای رشتی1394-1398).........امی رشت(رشت برای ایرانی ها1398-1404)...........شیمی رشت( رشت برای دنیا1404-1410)
رشت = با عنوان فرهنگ شهر
چشم اندازها
شهر با سلامت سرزنده، پویا و مولد
شهر با هویت تاریخی( حفظ ارزش های تاریخی و فرهنگ)
شهر پایدار مبتنی براقتصاد دانش پایه شهری برای همه ( بای همه نسل ها،برای همه گروه های اجتماعی و برای همه سنین)
شهری متعادل و متوازن با فرصت های برابر شفلی
گام های در نظر گرفته شده به منظور باز آفرینی
گام اول: باز آفرینی محدوده مرکزی شهر رشت گام دوم: باز آفرینی محله خمیران زاهدان گام سوم: بازآفرینی تالان عینک و ساماندهی محله ی صفه سر و راه اندازی خانه گفتمان شهر سالم 3- دکتر ثابت قدمآنچه که شهر را متمایز می سازد از روستا و نواحی اطراف مقوله ی فرهنگ است که حاصل تداخلات و تفکرات مردم یک شهر است. تفاوتمیان تفکر توسعه گرا با در نظر گرفتن هویت و تفکر حاشیه نشینی را سبب می گردد. هرموضوعی در جغرافیای مخصوص به خود معنادار خواهد بود.در رشت هم بازآفرینی انجام شده با توجه به موقعیت جغرافیایی و اقلیم مربوطه انجام گرفت. ذاتا شهر برای آنکه به رشد قابل قبولی برسد شهردار باید مردم راببیند و این توجه باید در طول زمان اتفاق بیفتد در نتیجه مردم یک رکن اساسی برای شروع پروژه هایی از این دست خواهند بود و بایستی با یک پروسه تدریجی افراد را آگاه و مطلع ساخت. در جامعه ای زندگی میکنیم که دموکراسی با میزان حجم و عملکرد پروژه می بایست تنظیم شده باشد و اگر بسیار هم روشنفکرانه بخواهیم عمل کنیم پروژه هیچگاه شروع نخواهد شد. در نهایت از تمامی اساتید محترم خواهشمندم تا دانشجویان شهرسازی از دانشگاه به جامعه تحویل دهند که در رابطه با شهر خود و مردم آن و شهروندانشان احساس مسئولیت کنند.در این راستا می بایست دانشجویان را علاوه بر متون مهندسی، فلسفه ی هنر در شهر و زیباسازی و درکنار آن جامعه شناسی و روانشناسی آشنا نمود.